زندگی نامه
در سال 1350 وارد حوزه علمیه یزد شدم و تا سال 1358 مشغول تحصیل بودم که شامل مقدمات و ادبیات و فقه و اصول در مقطع سطح بود.مشوق اصلی من مرحوم والد بود که هم روحانی و هم معلم دلسوز بود. ایشان با همت والا وقت جهت تدریس به طلاب میگذاشت و در فصل تابستان که حوزه تعطیل بود در شدت گرما به برخی از طلاب درس خصوصی میداد که من هم یکی از آنان بودم و امر تحصیل شتاب بیشتری میگرفت.مهر 1358 وارد حوزه علمیه قم شدم و فضای بیشتری از علم و معرفت گشوده شد و ادامه دروس رسائل و شروع مکاسب و کفایه بود و تا سال 1359 سطح تمام شد. از سال 1360 وارد دروس خارج شدم و یک سال اول نزد استاد آیت الله حاج شیخ جعفر سبحانی تلمذ کردم.
از سال 1362 تا پایان نزد دو استاد فقه و اصول آیات عظام وحید خراسانی و مرحوم تبریزی(ره) حاضر میشدم که در مقاطع مختلف اتفاق میافتاد. فلسفه را ابتدا از شرح تجرید و منظومه شروع کردم که شرح تجرید را در یزد خواندم و منظومه را نزد استاد انصاری شیرازى، اسفار نزد علمین آیات حسنزاده آملی و جوادی آملی فراگرفتم. دروس شیعهشناسی را روزهای پنجشنبه حاضر میشدم.از سال 1369 تا سال 1380 به یک مرکز تحقیقاتی به نام واحد تاریخ و سیره اهل بیت وابسته به مرکز تحقیقات دفتر راهنمایی شدم، این کار ادامه فیشبرداریهای جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای هاشمیرفسنجانی بود که کار قرآنی آن را گروه دیگری عهدهدار شدند و به ثمر رسید و حاصل این کار که همچنان ادامه دارد در زمان حضور بنده یک نرمافزار نیمهکاره بوده که مسئولین وقت چندان دل نسوزاندند.در طول تحقیق در کسوت معاونت هم انجام وظیفه میکردم و حدود ده ماه هم سرپرست آن مجموعه شدم و در نهایت سالهای 81 و 80 تصمیم به بیرون آمدن گرفتم که همزمان به دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی دعوت شدم و تاکنون مشغول به خدمتگزاری هستم.
در کنار درس خواندن تدریس هم داشتم و دارم و بسیاری از کتابهای ادبیات و سطح را تدریس کردهام.در حوزه یزد و بعد از آن در قم مقدسه این روند ادامه داشت و حتی در ماههای مبارک رمضان که به انار کرمان میرفتم در حوزه آنجا برای طلاب تدریس داشتم.فصل تابستان در منطقه ییلاقی طرزجان یزد که حوزه علمیه خوبی دارد و سابقه هفتاد ساله دارد. از سال 1366 تابستانها به آن دیار میرفتم و در حد توان به طلاب از جهت درس و تدریس خدمتگذاری میکردم. کتابهای مختصر و معالم و لمعه و رسائل و مکاسب دروس سیدصدر و اصول فقه و رجال از جمله کتبی است که در مقاطع مختلف برای طلاب خواندهام.در حوزه علمیه خواهران دفتر تبلیغات به دلیل آشنایی با تاریخ، ارشاد شیخ مفید را گفتم و در همین راستا جذب دانشگاه شدم و یک ترم در دانشگاه کرج تاریخ گفتم اما به دلیل نامساعد بودن فضای دانشگاه انصراف دادم و به عنوان تدریس نرفتم.مدرسه امام خمینی(ره) و دانشگاه باقرالعلوم(ع) دو فضای آموزشی است که برای دانشجویان آن تاریخ در عناوین مختلف گفتهام.
1. یک مقاله مطبوع دارم که در کنفرانس وحدت به چاپ رسید.
2. طلوع و غروب نور کار گروهی غیرمطبوع.
3. راویان مشرک که همان مقاله اول است و به صورت کتاب توسط گروه درآمد.
4. مقالات متفرقه که مثل جایگاه نور در روزنامه پرتو به چاپ رسید.